سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی ما

هر کسی تو زندگی ب شکل زندگی می کنه که خودش برای خودش می سازه
یعنی هرکی تو دنیا به نظر من خودش زندگی خودشو می سازه
هر جوری که فک کنیم همون جور می شیم
مثلا من از بچگی دوست داشتم مسیر زندگیم از درس بگذره
و اینم شد دیگه الان دارم ارشد می خونم و رها هم بهم گفته که باید دکترا رو هم بگیرم و گرنه می کشتم
از کارای علمی پژوهشی خوشم میومد و تو این کار غرق هم شدم
فقط می دونم هرچی از خدا بخوایم و و از ته دل بدونید به اون چیز ها می رسید حتما خدا جون مهربون بهتون همونو می ده
من همیشه می گم هر وقت ایمان داشتی خدا صداتو می شنوه و ایمان داشتی که خواسته ی تو در توان خداوند هست (که البته خدا همه کار رو می تونه انجام بده بی شک) اون وقت از خدا بخواهی،حتما در آینده ی نه چندان دور به خواسته ات می رسی
من چند وقتیه که با تک تک سلول های بدنم این رو حس می کنم که می شود، هر آنچه تو بخواهی، ای برگزیده ترین مخلوق عالم

تصمیم دارم تا جند وقت در مورد تجاربم در این مورد بگم مطمئنم که شنیدنی خواهد بود
امیدوارم همواره آرزوهایتان رنگ آسمانی داشته باشد

ارسال شده در توسط باران و رها
سلام دوستای من
من از تهران اومدم
البته تنها به مدت ماکسیمم 10 روز اینجا هستم
البته بعد از اقامتم در تهران احتمالا با اینترنت موبایلم میام اینترنت و ماجراهای زندگی خودم و رها رو براتون می گم
البته نمی دونم چندتا دوست پیدا کردم تو این چند وقت
تو این چند روز در تهران فقط تونستم به مدت 45 دقیقه عشقم رها رو ببینم
تمام مدت تو این چند روز این ور اون ور رفتیم با بابا که حد و اندازه نداره
بالاخره یه خونه نقلی گرفتم
خدا رو شکر جای خوبی بود انشالله 10 روز دیگه کلیدشو هم تحویل می گیرم
دوستان برام دعا کنید
در پناه حق

ارسال شده در توسط باران و رها
دوباره سلام
راستش امروز خیلی دلم گرفته خواستم بازم پیام بذارم
راستش هم خوشحالم هم ناراحت
دارم می رم تهران
از مامانینا دور می شم
معلوم نیست هرچند وقت یک بار می تونم بیام پیش مامانینا
از طرفی خوشحالم که تهرانمو پیش عشقم
دلم خیلی گرفته به نظرتون چکار کنم؟واسه اینکه مامانینا هم نفهمند که ناراححتم و ناراحت بشن اصلا به روی خودم نمی ارم
البته به عشقم گفتم که چه حالی دارم اونم باهام حرف زد و آرومم کرد ولی دلم یه جوریه بهشم گفتم که آرومم ولی دلم یه جوریه
راستی امروز موقع نهار درست کردن یه گاف اساسی دادم
با اجازه تون برنج گذاشتم تو آب جوش که بعد آبکش کنم و ....................................یهو یادم رفت و اومدم پای نت نشستم و یادم رفت
برنجا شدند عینه خمیر
 اونجا بود که واسه اولین بار آرزو کردم کاش برنجا ایرانی نبودن و هندی بودن
برنجا هم مثل حال من شفته شدن

ارسال شده در توسط باران و رها
سلام
واااااااااااای چه روزای شلوغی
البته خدا رو شکر
1 ساله که منتظر همین لحظه بودیم
داره کارم درست می شه ایشالله............(برام دعا کنید باشه؟؟)
باید نقل و مکان کنم به تهران
وسایلمو جمع کردم شده 3تا چمدون به سایزهای مختلف با یه ساکه پتو وای با یه ساک زیپپی بزرگ و سنگین که کتابام توشونه و کلی خرده ریزه که همه اشونو باید با ماشین خودمون که یه سمند ببریم تا تهران
الان 3 ، 4 روزه که درگیر همین جمع و جور کردن وسائلم
باید با بابایی جونم بریم تهران
واسه خودم خونه بگیریم (وای امان از دست گرونیا..............)
یه ماهی هست که درگیر گرفتن وام بانکی هستیم
بالاخره موفق شدیم و حالا باید بریم تهران  و خونه پیدا کنیم.................
البته من و عشقم خیلی وقته که دلمون می خواد که من دیگه با ارامش و آسایش ساکن تهران بشم
خیلی خوبه
همه ی اینا یه طرف درس و کلاسام هم یه طرف
نمی دونم چطوری به اونا برسم تو این چند ووقت که به نت دسترسی ندارم
برام دعا کنید دلم برای خونه  تنگ می شه


ارسال شده در توسط باران و رها

سلام

امروز نتایج قرعه کشی عتبات اومد.............

دلم گرفته خیلی

اسمم در نیومدگریه‌آور

بازم لیاقتشو نداشتم

آقایی جونم پارسال حج دانشجویی رفت چقدر خوب بود و چقدر دل من خواست اما نمی شد که برم

خدایا زبونم قاصر در حرف زدن در این مورد فقط خدایا بدون خیلی دلم می خواد برم خدایااااااااااا

دلم گرفته

ای کاش اسمم واسه حج در بیاد خیلی دلم می خواااااد خدایا

در پناه حق


ارسال شده در توسط باران و رها