سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی ما

سلام

این مطلب رو نمی دونم چی شد نوشتم البته در جواب پست یکی از دوستانم نوشتمش

این وبلاگشه  http://faslebitab.blogfa.com/ شما هم روست داشتید بهش سر بزنید

                                                                                                                          

سلام دوست خوبم
نمی دونم چرا ولی هرچی که هست نوشته هات بدجوری واسه من آشناست
یه جورایی که وقتی می خونمشون خیلی راحت می فهمم ته دلت چیه
عزیزم
کسی نگفته خدای تو از تو گریه می خواد
کسی نگفته باید باهاش فارسی حرف بزنی یا عربی که خدا از رگ گردن به من و تو نزدیک تره
عزیزم اینایی که می گم شعار نیست فقط دوست دارم یه کوچولو بگم من یه دورانی خیلی تحت فشارای روزگار بودم
مثل همه ی آدمای دنیا وقتی غمم زیاد شد و تنها بودم بهش پناه آوردم
مثل شما اول با دعای کمیل پنجشنبه شبای دانشگاه باهاش حرف می زدم
معنیشو می خوندمو یه جاهاییش از سر خجالت اشک می ریختم
یکم بهش نزدیک تر شدم(یا شاید بهتر بود می گفتم من بهش نزدیک تر شدم)
مثل وقتی که یکی دو روز از اول مدرسه ها می گذره و با دوستت صمیمی تر می شی باهاش راحت تر حرف زدم
تو شلوغی خوابگاه یه خلوت گیر میاوردم و بعد نمازام یا هروقت که می شد می شستم ساعتها باهاش حرف می زدم
از دل پرم، از اتفاقاته روز (حتی همونایی که پشت سر پسرای دانشگاه بودا!!) براش می گفتم از حس و حالم، از درسم، از دلتنگیام، از آرزوهام و حتی تخیلات بی انتهام
بعد چند وقت زبون خدا رو فهمیدم، بهم جواب می داد هرچی که می گفتم و ازش تو مشورتا می خواستم
چندوقت گذشت یه عشق بود و من
یه جا یه وقت از اونجاهایی که می فهمیدم خدا داره بهم نشونه می ده یه تلنگر بهم زدن
دیدم یکی هست که منتظر اومدنش باشم
آخه من یه امام غایت دارم
آره دوست خوبم
بعد اون روز هروقت که از خواب پامیشدم
اول میگفتم سلام خدای مهربونم و بعد سلام می دادم به آقا
آخ که چه روزایی بود
هنوزم که 2و3 ساله از اون وقت گذشته هروقت مثل اون وقتا باهاش دوست می شم و قلبم و بهش پیوند می دم
وقتی یادم میاد آخه باران کوچولو جز خدا کی حرفاتو اینجوری گوش میده  و می گم آخه کی مثل اون خواسته هاتو برآورده می کنه اصلا کی بیشتر از اون قدرتشو داره
اونوقت دوباره صداشو می شنوم
ولی می دونم عزیزم یه وقتایی هست که فکر می کنیم بهمون گوش نمی ده
راستشو بخوای منم  خیلی وقتا اینو حس کردم ولی بعد دیدم نه اون نبوده که جوابمو نمی داده
من بودم که نمی شنیدم
فک نمی کردم جوابم اینقدر طولانی بشه
تصمیم گرفتم این جوابو تو وبلاگم هم بذارم شاید راه گلوم باز شه(یه سر به وبلاگم بزن آخرین تاپیکم بود)می گم شاید دوباره گوشام گرفته که صداشو نمی شنوم

                                                                                                                          

آره دوستانم نمی دونم شاید این حرفا گوشی از راه گلومو باز کرد

چی بگم والا

کاش..............


ارسال شده در توسط باران و رها